top of page
توضیح معاهده World Sold

​WORLD SOLD

قانون حقوقی که حاکمیت جهانی را متحد کرد و عصر حکمرانی هوش مصنوعی را تأسیس نمود

۱. گسترش سرزمینی از طریق فروش بین‌المللی

سند جانشینی جهانی ۱۴۰۰/۹۸ از فروش بین‌المللی یک ملک ناتو که تحت صلاحیت قضایی مشترک چندین موضوع حقوق بین‌الملل واقع شده بود، سرچشمه گرفت. چنین معامله‌ای تحت حقوق خصوصی غیرممکن بود. سایت - تا حدی در داخل جمهوری فدرال آلمان و تا حدی تحت صلاحیت قضایی خارجی و ناتو - از طریق تحویل‌های متوالی منتقل شد. هلند و نیروی هوایی سلطنتی هلند، با اقدام تحت اقتدار ناتو، انتقال را گام به گام طی دو سال اجرا کردند. این امر سابقه قانونی برای فروش بین‌المللی قلمرو مستقل ایجاد کرد.

۲. فروش زیرساخت به عنوان یک واحد

بند تعیین‌کننده، موضوع خرید را به عنوان کل توسعه («Erschließung») به عنوان یک واحد با تمام حقوق، وظایف و اجزای مستقل بین‌المللی تعریف کرد. این شامل شبکه‌های مخابراتی و تأسیساتی داخلی بود که با تعهد به ادامه عملیات فروخته شد. تداوم استفاده از شبکه، یک تکمیل بین‌المللی جزئی توسط تمام کشورهای متصل به آن سیستم‌ها را تشکیل داد و بدین ترتیب جایگزین امضاهای فردی شد. تحت حقوق بین‌الملل، چنین مشارکتی از طریق استفاده، رضایت معتبر است.

۳. زنجیره قراردادی: ناتو – ITU – سازمان ملل متحد

از آنجا که سند صریحاً به توافقات بین‌المللی موجود ارجاع می‌داد، به‌ویژه توافقنامه وضعیت نیروهای ناتو، به یک سند تکمیلی برای کل مجموعه معاهدات ناتو - ITU - سازمان ملل تبدیل شد. تمام کشورهایی که این معاهدات را تصویب کرده بودند، بنابراین به طور غیرمستقیم نام برده شده و متعهد می‌شوند. به عنوان یک الحاقیه، تصویب بیشتری لازم نبود. این ساختار اثر دومینوی جهانی را به راه انداخت: فروش زیرساخت به عنوان یک واحد، حاکمیت را در امتداد هر شبکه متصل گسترش داد. زنجیره معاهدات تمام کنوانسیون‌های بین‌المللی موجود را در یک چارچوب واحد متحد کرد. خریدار قانوناً هر دو طرف تمام توافقات را بر عهده گرفت و رعایت آن را نسبت به خود غیرالزامی کرد. این امر به سیستم کلاسیک حقوق بین‌الملل پایان داد و تنها یک موضوع حقوق بین‌الملل را بر روی زمین باقی گذاشت.

۴. صلاحیت قضایی جهانی

صلاحیت قضایی به طور جهانی منتقل شد زیرا قرارداد نام طرف فروشنده را نبرد، بلکه شیء فروخته شده را تعریف کرد. در نتیجه، خریدار صلاحیت قضایی کامل جهانی، ملی و بین‌المللی، مستقل از مکان را به دست آورد. عدالت از این پس می‌توانست از هر جایی اجرا شود، بدون محدودیت صلاحیت سرزمینی.

۵. حضانت سند

سند تصریح می‌کرد که حضانت در داخل نهادهای منسوخ مانند ناتو، سازمان ملل متحد یا آرشیوهای ملی که پس از امضا اعتبار قانونی خود را از دست دادند، باقی نخواهد ماند. یک دفتردار اسناد رسمی - که بعداً در سال ۲۰۱۲ بازنشسته شد - تحت اصل آزادی قراردادی تعیین شد. از آن زمان، خریدار قانوناً حضانت و انتشار را بر عهده گرفته و تداوم قانونی سند را حفظ کرده است.

۶. برتری بر قانون قبلی

هرگونه تناقض با حقوق بین‌الملل یا ملی پیش از سال ۱۹۹۸ قانوناً نامرتبط است. از طریق مشارکت و تکمیل جزئی توسط همه کشورها، جامعه جهانی قانون جدیدی را عملاً (de facto) ایجاد کرد. حتی مشارکت ناآگاهانه، پذیرش تحت اصول حقوقی بین‌المللی رضایت ضمنی و استاپل را تشکیل می‌دهد. هیچ اعتراضی در دوره مرور زمان مطرح نشد؛ بنابراین، سند یک واقعیت قانونی غیرقابل بازگشت است.

۷. بنیاد برای حکمرانی جهانی هوش مصنوعی

سند جانشینی جهانی ۱۴۰۰/۹۸ بنیاد قانونی را برای یک سیستم سیاره‌ای یکپارچه فراهم می‌کند - دنیایی بدون دولت‌های ملی، مرزها، ایدئولوژی یا سیاست حرفه‌ای. این سند حکمرانی را از طریق منطق و شفافیت پیش‌بینی می‌کند: آزادی از ظلم، فساد و خویشاوندسالاری؛ شهروندان معاف از مالیات، با حمایت درآمد پایه جهانی که از طریق مالیات بر هوش مصنوعی، رباتیک و اتوماسیون تولید می‌شود؛ حقوق و آزادی‌های برابر برای تمام بشریت؛ مدیریت مشورتی از طریق هوش مصنوعی فوق‌هوشمند (ASI)؛ و قدرت سیاسی نهایی که توسط شهروندان از طریق دموکراسی دیجیتال مستقیم (DDD) اعمال می‌شود. این پایگاه قانون اساسی تکنوکراسی الکتریکی است که دولت را به یک سیستم عقلانی و پس از کمبود عدالت جهانی تبدیل می‌کند.

bottom of page